دلنوازان
www.Different-web.ir

 

 

نویسنده : آرمان
تاریخ : یک شنبه 19 آبان 1392
نظـــــــــــــــــرات

 

سجاده ام كجاست؟

مي خواهم از هميشه ي اين اضطراب برخيزم

اين دل گرفتگي مداوم شايد، تأثير سايه ي من است،

كه اين سان گستاخ و سنگوار

بين خدا و دلم ايستاده ام

سجاده ام كجاست؟ سلمان هراتی

 

تعداد بازدید از این مطلب: 191


نویسنده : آرمان
تاریخ : یک شنبه 19 آبان 1392
نظـــــــــــــــــرات

زندگی ساعت تفریحی نیست
که فقط با بازی
یا با خوردن آجیل و خوراک
بگذرانیم
آن را
هیچ می دانی آیا
ساعت بعد چه درسی داریم؟
زنگ اول دینی
آخرین زنگ
حساب! سلمان هراتی

تعداد بازدید از این مطلب: 56


نویسنده : آرمان
تاریخ : جمعه 17 آبان 1392
نظـــــــــــــــــرات

کلبه ای می سازم

پشت تنهایی شب

زیر این سقف سیاه

که به زیبایی دل تنهای تو باشد

پنجره هایش از عشق

سقفش از عطر بهار

رنگ دیوار اتاقش گل یاس

عکس لبخند تو را می کوبم

روی ایوان حیاط

تا که هر صبح اقاقی ها را

از تو سرشار کنم

همه ی دلخوشی ام بودن توست

وچراغ شب تنهایی من

نور چشمان تو است

کاشکی در سبد احساسم

شاخه ای مریم بود

عطر آن را با عشق

توشه راه گل قاصدکی می کردم

که به تنهایی تو سربزند

تو به من نزدیکی و خودت می دانی

شبنم یخ زده چشمانم

در زمستان سکوت

گرمی دست تو را می طلبید

 

از: سعید علیزاده پروین

تعداد بازدید از این مطلب: 66
برچسب‌ها: تنهایی , شب , کلبه ,


نویسنده : آرمان
تاریخ : جمعه 17 آبان 1392
نظـــــــــــــــــرات

 

I

 

dreamed I had an Interview with god

خواب دیدم در خواب با خدا گفتگویی داشتم .

So you would like to Interview me

 ? "God asked."

خدا گفت : پس میخواهی با من گفتگو کنی ؟

If you have the time "I

 said"

گفتم : اگر وقت داشته باشید .

God smiled

خدا لبخند زد

My time is eternity

وقت من ابدی است .

What questions do you have in mind

 for me?

چه سوالاتی در ذهن داری که میخواهی بپرسی ؟

What surprises you most about

 humankind?

چه چیز بیش از همه شما را در مورد انسان متعجب می کند ؟

Go answered

 ….

خدا پاسخ داد ...

That they get bored with

 childhood.

این که آنها از بودن در دوران کودکی ملول می شوند .

They rush to grow up and then long

 to be children again.

عجله دارند که زودتر بزرگ شوند و بعد حسرت دوران کودکی را می خورند .

That they lose their health to

 make money

این که سلامتی شان را صرف به دست آوردن پول می کنند.

And then lose their money to

 restore their health.

و بعد پولشان را خرج حفظ سلامتی میکنند .

By thinking anxiously about the

 future. That

این که با نگرانی نسبت به آینده فکر میکنند .

They forget the

 present.

زمان حال فراموش شان می شود .

Such that they live in neither the

 present nor the future.

آنچنان که دیگر نه در آینده زندگی میکنند و نه در حال .

That they live as if they will

 never die.

این که چنان زندگی میکنند که گویی هرگز نخواهند مرد .

And die as if they had never

lived.

و آنچنان میمیرند که گویی هرگز زنده نبوده اند .

God's hand took mine and we were

silent for a while.

خداوند دست های مرا در دست گرفت و مدتی هر دو ساکت ماندیم .

And then I asked

بعد پرسیدم ...

As the creator of people what are

some of life's lessons you want them to learn?

به عنوان خالق انسان ها ، میخواهید آنها چه درس هایی اززندگی را یاد بگیرند ؟

God replied with a

smile.

خدا دوباره با لبخند پاسخ داد .

To learn they cannot make anyone

love them.

یاد بگیرند که نمی توان دیگران را مجبور به دوست داشتن خود کرد .

What they can do is let themselves

be loved.

اما می توان محبوب دیگران شد .

learn

 that it is not good tocompare themselves to others.

یاد بگیرند که خوب نیست خود را با دیگران مقایسه کنند .

To learn that a rich person is not

 one who has the most.

یاد بگیرند که ثروتمند کسی نیست که دارایی بیشتری دارد .

But is one who needs the

 least.

بلکه کسی است که نیاز کم تری دارد

To learn that it takes only a few

 seconds to open profound wounds in persons we love.

یاد بگیرند که ظرف چند ثانیه می توانیم زخمی عمیق در دل کسانی که دوست شان داریم ایجاد کنیم .

And it takes many years to heal

 them.

و سال ها وقت لازم خواهد بود تا آن زخم التیام یابد .

To learn to forgive by practicing

forgiveness.

با بخشیدن ، بخشش یاد بگیرند .

To learn that there are persons

who love them dearly.

یاد بگیرند کسانی هستند که آنها را عمیقا دوست دارند .

But simply do not know how to

express or show their feelings.

اما بلد نیستند احساس شان را ابراز کنند یا نشان دهند .

To learn that two people can look

at the same thing and see it differently.

یاد بگیرند که میشود دو نفر به یک موضوع واحد نگاه کنند و آن را متفاوت ببینند .

To learn that it is not always

enough that they are forgiven by others.

یاد بگیرند که همیشه کافی نیست دیگران آنها را ببخشند .

They must forgive

themselves.

بلکه خودشان هم باید خود را ببخشند .

And to learn that I am

here.

و یاد بگیرند که من اینجا هستم .

Always

همیشه

تعداد بازدید از این مطلب: 216
برچسب‌ها: گفتگو با خدا , مناجات ,


  1. List item
  2. List item
  3. List item
  4. List sub item
  5. List sub item
  6. List sub item

تعداد صفحات : 22